ღ...ღ سايه روشن ღ...ღ
چه تلخ محاکمه می شود زمستان که برای جان دادن به درخت خود جان می دهد و چه ناعادلانه کمی آن طرف تر همه چيز به اسم بهار تمام می شود .....
نظرات شما عزیزان:
خانه ای در کوی دلبر ساختن
عشق یعنی مثل آب آبی شدن
هرشبی با گریه مهتابی شدن
عشق یعنی مرگ درمیدان جنگ
کشته دلدار گشتن بی درنگ
عشق یعنی بی نیاز از جام جم
شاد کردن دیده و دل وقت غم
عشق یعنی بنده فرمان شدن
عشق یعنی تا ابد رسوا شدن
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی پای هر بت«لا» شدن
مست و مجنون درپی لیلا شدن
گاهی نفس به تیزی شمشیر می شود
از هرچه زندگیست دلت سیر می شود
گویی به خواب بود جوانیمان گذشت
گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود
کاری ندارم آنکه کجایی چه می کنی
بی عشق سر مکن که دلت پیر می شود
انگار كل دنيا روي دكمه توقف مانده است...
فقط من پيرتر مي شوم...
طراح : صـ♥ـدفــ |