غروب


ღ...ღ سايه روشن ღ...ღ

آخرين اميد , آخرين منزل عشق جايی که ديگر از شور و هيجان روز اثری نيست . نشانه ای از سنگدلی اهريمن شب که عاقبت فرشته روز در جنگ با اهريمن شب مغلوب می شود و سياهی بر سپيدی غلبه می کند و در اين ميان ستارگان شب جلوه گر می شوند تا بر دل عشاق سوخته دل مرحم گزارند اما کم کم جنگ پايان می گيرد و سياهی سلطان سنگدل همه جا را تحت تسلط خود درمی آورد .

پرندگان کوچک به لانه ها بازمی گردند , آنها به سپيدی می انديشند . به سپيدی روی آفتاب , چون آفتاب مظهر عشق است .

ولی باز هم نگاهم به نقطه ای دوردست به آن درختی که روزی ميعادگاه عشق بود دوخته شده است . صدای تو در گوشم زنگ می زند که مرا صدا می کردی . آيا به ياد می آوری ؟

آن وقت که صدای آن پرنده کوچک و زرد رنگ را از فراق دلدارش به جان آمده بود . و تو گفتی اگر قدرت داشتم به او می گفتم شکوه مکن اين است سزای عاشقی که ندانسته در دام های دلدار بی وفا گرفتار شده است . بر خيز و برو , بيهوده اشک نريز . اکنون به من بگو آيا من هم بيهوده به دام عشق تو گرفتار شدم . اگر چنين است من نيز ديگر نخواهم گريست فقط عشق تو را چون خاطره ای در دل نگاه خواهم داشت ...

 



نظرات شما عزیزان:

لیلی درپاییز
ساعت20:43---8 مهر 1391
عقل گفت:
به مسافر دل بستن خطاست
دل گفت:
همه رفتنی اند …
سلام عزیزم مرسی که ازوبم دیدن کردی توهم وب قشنگی داری موفق باشی خوشحال میشم بازم بهم سربزنی


هم نفس
ساعت20:41---8 مهر 1391
عقل گفت:



به مسافر دل بستن خطاست



دل گفت:



همه رفتنی اند …
سلام عزیزم مرسی که ازوبم دیدن کردی توهم وب قشنگی داری موفق باشی خوشحال میشم بازم بهم سربزنی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





♥ چهار شنبه 8 شهريور 1391 ♥ 13:22 بـ ه قـلمـ h... ♥


طراح : صـ♥ـدفــ