ღ...ღ سايه روشن ღ...ღ


به چه میخندی تو؟
به مفهوم غم انگیز جدایی؟

به چه چیز؟
به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟

به چه میخندی تو؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟

یا به افسونگریه چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟

به چه میخندی تو؟
به دل ساده من میخندی که دگر تا ابد نیز به فکر خود نیست؟

خنده دار است،
بـخـنــــد….!!!!

 






نظرات شما عزیزان:

به اوبگویید دوستش دارم
ساعت9:38---11 مرداد 1391


تمام راهها را بسوی جاده ی تنهایی می پویم

و در اضطراب گلبوته های جدایی

چشمانم را بسوی صداقت پروانه های شهر عشق آذین می بندم

به تو فکر می کنم که چگونه در گلزار وجودم آشیان کردی

و بر تاروپود تنم حروف عشق را ترنم نمودی

پس باورم کن که به وسعت دریا و به اندازه ی زیبایی چشمانت

هنوز در من شمعی روشن است

و من…

در انتهای غروب نگاهم را بسوی مشرق چشمانت دوخته ام

تا مگر بازتاب صداقتمان در دستان

تو تجلی کند …!!!
سلام کتی جونم از اینکه ما رو قابل دونستی و اومدی ازت تشکر می کنم منم شما رو لینک کردم فقط یه خواهش از تون دارم یادتون نره یه دوست مهربون همیشه چشم به راه شماست که بیاد و بهش سر بزنید دوباره هم منتظرتون هستم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





♥ چهار شنبه 11 مرداد 1391 ♥ 2:22 بـ ه قـلمـ h... ♥


طراح : صـ♥ـدفــ